ستاره ی باران جاویدان

خـدا نـاظـر بـر اعـمـال مـاسـت مـراقـب بـاشـیـم... :)

ستاره ی باران جاویدان

خـدا نـاظـر بـر اعـمـال مـاسـت مـراقـب بـاشـیـم... :)

۷ مطلب در اسفند ۱۳۹۴ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

فدای مهربونیاش

جمعه اسفند ۲۸ ۱۳۹۴، ۰۰:۵۳ / بازدید : ۱۹

فدای رهبرم بشم که حواسش به همه مسائل هست و نگران همه چیز هست ^_^ دوستایی که میرین سفر بیشتر مراقب خودتون باشین لطفا :) 

پیشاپیش عیدتون هم مبارک ان شاءالله که سال 95 براتون از سالهای گذشته بهتر باشه خیلی بهتر از قبلیا ^_^

+ روتصویر کلیک کنین بزرگ میشه متنش رو میتونید بخونید :) 

  • ستاره
  • ۰
  • ۰

4 شنبه سوری

چهارشنبه اسفند ۲۶ ۱۳۹۴، ۱۴:۵۵ / بازدید : ۲۴

امیدوارم جنگ تون! [چهارشنبه سوریتون] خوب بوده باشه :) بدون مصدومیت! عجب شبی بود :/ خود ِ جنگ بود واقعا :/ تازه خونه ما درست جلوی بیمارستانه :/ فکر کنم نصف بیمارا سکته کردن :| یه چیزایی میزدن از صداش پنجره ها میلرزیدن خونه هم عین روز روشن میشد o_o من که خودم نرفتم بیرون از پشت پنجره نگاه میکردم بچه های محل رو چقدر اینا سر و صدا کردن خدا میدونه :/ بعدشم شروع کردن وسط خیابون رقصیدن :| بلدم نبودن :/ انگار شلوارشون رو خراب کردن ¬_¬ مراعات هیچیم نکردن توی هیچ موردی -_-

خندوانه چقدر خوب بود ^_^ برنامه دورهمی مهران مدیری هم به نظرم باید خیلی جذاب باشه :) خوبه که اینا رو میده برای ما بی خوابا خیلی خوبه :دی

  • ستاره
  • ۰
  • ۰
دوشنبه اسفند ۲۴ ۱۳۹۴، ۲۰:۱۵ / بازدید : ۳۰

 

سلام رهبرم

 

آقاجان گوشهایم کر، 

اگر بشنوند شما حرف رفت

بقیه را نمیگویم؛ زبانم نمیچرخد... 

 

فقط میگویم:

همانگونه که فاطمه "س"

جانش را برای مولایش علی داد 

جان خود را فدای رهبر میکنیم

 

+ کپی شده از تلگرام

  • ستاره
  • ۰
  • ۰

فصل بی مادر شدن

یکشنبه اسفند ۲۳ ۱۳۹۴، ۰۷:۲۷ / بازدید : ۸

فصل بی مادر شدن

کوچه ای بی صدا و یک "مادر"

عده ای بی حیا و یک "مادر"

پسرش داشت صحنه را میدید

سیلی بی هوا و یک "م ا د ر "

شهادت حضرت فاطمه (س)تسلیت باد

+ کپی شده از تلگرام

  • ستاره
  • ۰
  • ۰

13

یکشنبه اسفند ۲۳ ۱۳۹۴، ۰۷:۲۷ / بازدید : ۸

فصل بی مادر شدن

کوچه ای بی صدا و یک "مادر"

عده ای بی حیا و یک "مادر"

پسرش داشت صحنه را میدید

سیلی بی هوا و یک "م ا د ر "

شهادت حضرت فاطمه (س)تسلیت باد

+ کپی شده از تلگرام

  • ستاره
  • ۰
  • ۰
شنبه اسفند ۲۲ ۱۳۹۴، ۱۱:۳۴ / بازدید : ۱۱
من : دیشب بیدار بودم خیلی خسته ام برم بخوابم که برسم برم روضه ^_^
پدرم : برو خوب بخوابی
بنده ی خدا! : شما مگه کار دیگه نداری که میخوای بری روضه؟ :/
الان من به این شخص چی بگم؟ :/ بله کار دیگه دارم ولی نه اون ساعت ¬_¬ کار دیگه دارم ولی این واجب ترهاز امروز فکر کنم من و بنده ی خدا! باهم جنگ اعصاب های متعددی داشته باشیم :/ خدا خودش صبر بده به من تا بتونم تحمل کنم کسی رو که ارزش ها براش بی ارزش شده و چیزهای بی ارزش شدن ارزش :| به رهبر اهانت میکنه و به امثال اوباما احترام میذاره :/ 
+ التماس دعا :)
  • ستاره
  • ۰
  • ۰
چهارشنبه اسفند ۱۹ ۱۳۹۴، ۱۹:۵۷ / بازدید : ۲۴
خیلی سخته اطرافیان نخوان یا نتونن حرفت رو متوجه بشن وقتی بهشون اشتباهی رو گوش زد میکنی یا به کاری تشویق میکنی سریع جلوت جبهه میگیرن و حتی مشت هاشون رو گره میکنن تا بفهمی حق نداری بخوای امر به معروف و نهی از منکر کنی... آخرش هم بهت میگن مسلمان تر از پیامبر :'( کاش میدونستم چطوری میتونم به یه بزرگتر بفهمونم داره اشتباه میکنه شوخی و خنده با نامحرم درست نیست حالا هر چقدر که بگی بی منظوره :/ تو منظوری نداری قبول؛ مطمئنی اون شخص بد برداشت نمیکنه؟ مطمئنی همسرش اگه بفهمه بد برداشت نمیکنه؟ :/
اگه میدونین چطوری میشه به یه بزرگ تر گفت با نامحرم شوخی نکنه به منم بگین لطفا پیشاپیش ممنون ^_^
  • ستاره